بازاریابی تنها به تبلیغات و جذب مشتری محدود نمیشود و مفهوم گستردهای دارد. باید در زمان درست، پیشنهاد درست را به افراد مناسب ارائه کنید، تا تیر شما به هدف بخورد. به مجموعهی این عوامل که در نهایت منجر به رشد کسب و کارتان خواهند شد، آمیخته بازاریابی یا Marketing Mix گفته میشود. مدل آمیخته بازاریابی 4P در سال 1960 مطرح شد. این مدل محصولمحور بوده و بیشتر منافع کسب و کار را در نظر گرفتهاست. در سال 1990 با توجه به تغییر در فلسفه بازاریابی، مدل 4C مطرح شد که مشتریمحور بوده و نقطه تمایز آن ایجاد تجربه کاربری بهتر برای مشتریان است.
آمیخته بازاریابی 4P
مدل 4P در بازاریابی که شامل بخشهای Product (محصول یا خدمت)، Price (قیمت)، Place (مکان توزیع) و Promotion (ترویج) است، دید یکپارچهای نسبت به رشدکسب و کار ارائه میکند.
Product (محصول)
محصول یا خدمتی است که به مشتریان ارائه میکنید. پیش از توسعهی محصول/خدمت، باید به نیاز بازار در حال و آینده به آن و همچنین به چرخهی عمر محصولات مشابه توجه کنید. باید توجه کنید که نیاز مشتری چیست، در چه زمان و در کجا از محصول شما استفاده خواهد کرد، نقطه تمایز شما از رقبا و ویژگیهای کلیدی محصول/خدمت شما کدامند. همواره باید متناسب با نیاز بازار، از نظر کمی و کیفی، محصول یا خدمت خود را بهینه کرده و بهروز بمانید.
Price (قیمت)
قیمت نیز همانند کیفیت محصول یا خدمت، یکی از عوامل مهم و تعیین کننده در موفقیت شما در کسب و کار است. برای قیمتگذاری بهینه، باید به عوامل مختلفی مانند تحلیل مخاطب و بازار هدف، استراتژیهای سازمان، تناسب قیمت با کیفیت محصول، شهرت برند شما در صنعت، قیمتگذاری رقبا، قیمت تمام شده و حاشیه سود، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مطلوب و استراتژیهای منعطف قیمتگذاری توجه نمود.
Place (مکان توزیع)
محل توزیع محصول، بسته به نوع صنعت و کسب و کار شما متفاوت خواهد بود. باید بدانید کدام یک از کانالهای توزیع برای شما و مخاطبان هدفتان بهینهتر بوده و ارزش افزودهی بیشتری ایجاد میکند. برای مثال، آیا برای عرضهی محصولات خود صرفاً فروشگاههای فیزیکی را در نظر میگیرید؟ آیا فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای محل مناسبی برای عرضهی محصولات شما هستند؟ آیا برنامهای برای فروش آنلاین دارید؟
Promotion (ترویج)
در این مرحله، نوبت به ترویج و تبلیغ محصول رسیدهاست. شما باید متناسب با استراتژیهای تبلیغاتی سازمان، پرسونای مخاطب و بودجه، از روشهای گوناگونی برای معرفی محصول یا خدمت و برندتان به مخاطب استفاده کنید. تبلیغات شما میتواند به صورت دیجیتال و یا آفلاین باشد. تبلیغات محیطی، برگزاری ایونتها، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، چاپ آگهی در روزنامهها و مجلات، مثالهایی از تبلیغات آفلاین هستند. از دیگر روشهای تبلیغات میتوان به بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ اشاره کرد که به تدریج به یکی از استراتژیهای لازم و ضروری در هر کسب و کار تبدیل شده است. طراحی وبسایت، بهینهسازی موتورهای جست و جو (SEO) ، بازاریابی محتوا، بازاریابی درونگرا، تبلیغات پولی، بازاریابی در شبکههای اجتماعی، بازاریابی درونبرنامهای و روابط عمومی آنلاین از جمله مثالهای دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات آنلاین هستند.
آمیخته بازاریابی 4C
در آمیخته بازاریابی 4P، بیشتر از دیدگاه کسب و کار و مبتنی بر محصول به فرآیند بازاریابی نگاه شدهاست. سالها بعد از مطرح شدن مدل 4P، پس از تشدید فضای رقابتی میان کسب و کارها و تغییر در فلسفهی بازاریابی، مدل آمیختهی بازاریابی 4C مطرح شد که در آن از زاویه دید مشتری به بازاریابی نگاه شده است. یک دیدگاه محصول محور، دیگر راه حل مناسبی برای بقای کسب و کارها در فضای رقابتی کنونی نیست. نقطه تمایز و هدف استفاده از آمیخته بازاریابی 4C، این است که که تجربه مشتری را بهبود بخشید و برای او ارزش افزوده ایجاد کنید. این مدل شامل 4 بخش Customer (نیاز و خواسته مشتری)، Cost (هزینه ایجاد ارزش)، Convenience (آسایش و راحتی خرید) و Communications (تعامل) است.
Customer (نیازها و خواستههای مشتری) در مقابل Product
در دنیای امروز کسب و کار، اگر به خواستهها و نیازهای مشتریان توجه نکنید، قطعاً با شکست مواجه خواهید شد. توجه به مشتری و شناخت پرسونای مخاطب، به جای تمرکز صرف بر روی ویژگیهای خدمت یا محصول، در بستر دیجیتال بسیار سادهتر از گذشته انجام میشود. به کمک دیجیتال مارکتینگ میتوانید به راحتی به مخاطبان هدف خود دست پیدا کنید، از نظرات و دیدگاههای آنها درباره کسب و کار خود یا رقبا آگاه شوید و از راه حلهای خلاقانه جهت بهبود تجربه مشتری استفاده نمایید.
Cost (هزینه ایجاد ارزش) در مقابل Price
هزینهای که مشتری بابت خرید محصول یا دریافت خدمات به شما میپردازد، فقط آن مبلغی نیست که به عنوان قیمت به شما پرداخته است، بلکه هزینههای پنهان دیگری مانند زمانی که صرف انتخاب محصول یا آمدن به فروشگاه کرده، هزینههای رفت و آمد، نگرانی بابت کیفیت و از این قبیل مثالها، برای مشتریان وجود دارد. شما باید با انجام برخی کارها، سعی در کاهش هزینههای مشتریان داشته باشید. مثلاً با ایجاد امکان خرید آنلاین و ارسال رایگان، ارائه اطلاعات دقیق از ویژگیهای محصول، داشتن درگاه پرداخت امن، ضمانت بازگشت وجه و خدمات پس از فروش، تا حدی از نگرانیهای آنها بابت هزینه بکاهید.
Convenience (راحتی در استفاده از خدمات یا محصولات) در مقابل Place
فراهم کردن آسایش و راحتی مشتری در استفاه از محصولات یا خدمات با استفاده از بهینهسازی فرآیندهای فروش و بازاریابی، بسیار مهم است. دسترسی مناسب و داشتن امکاناتی مانند پارکینگ برای فروشگاههای فیزیکی، ایجاد تجربه کاربری خوب با استفاده از وبسایت یا اپلیکیشن برای مشتری، تولید محتوای کاربردی و مناسب برای معرفی محصولات یا خدمات در وبسایت یا اپلیکیشن، پشتیبانی از روشهای پرداخت آنلاین، سادگی فرآیند ثبت نام در وبسایت و پشتیبانی و CRM قوی، از جمله مثالهایی جهت تامین رفاه و آسایش مشتریان هستند.
Communication (تعامل) در مقابل Promotion
فراموش نکنید شما صرفاً ترویج کنندهی محصول/خدمت نیستید، بلکه بهتر است یک تعامل دو طرفه و تبادل ارزش بین شما و مشتری صورت گیرد. استفاده از دیجیتال مارکتینگ سبب شده تا این تبادل به آسانی انجام شود. بازاریابی درونگرا، تولید محتوای جذاب، ایجاد فرمهای نظرسنجی از مشتریان در وبسایت، فعالیت در شبکههای اجتماعی و درگیر کردن مخاطبان از طریق ارسال نظرات، استفاده از استراتژیهای وفاداری مشتریان و… نمونههایی از ارتباط دوطرفه با مشتریان هستند.یکی از بخشهای مهم در تعریف آمیختهی بازاریابی متناسب با کسب و کار شما، شناسایی بازار هدف است. اگر به دنبال یک راه حل مطمئن برای این امر هستید، آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به شما در یافتن راه حلهای مطمئن کمک میکند.]
منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان
:: بازدید از این مطلب : 359
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1